یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, March 22, 2010
سال ۸۹، سال سختی است
مرده شوی سیاست را ببرند. اصلا نمی‌خواهم سیاسی بنویسم این موقع شب. حس می‌کنم هر چه چربی دور شکم بیشتر می‌شود، موی سر کمتر می‌شود... آدم بیشتربه یاد مش‌قاسم می‌افتد...دروغ چرا؟ تا قبر آ..آ..آ..آ...!

اما چیزی که برایم جالب بود، احساس تکبری بود که گاهی اذیتم می‌کرد. الان که چهل سالم است اینطوری باشم، وای به روزی که ۵۰ ساله شده باشم با موهای ریخته...می‌شوم لابد مثل بقیه کچل‌های ۵۰ ساله متکبرتر از خودم که کم هم نیستند!

نه، اصلا نا امید از زندگی نیستم. اتفاقا بیشتر از پیش زندگی را دوست دارم. می‌دانم سال مزخرفی را پشت سر گذاشته‌ام...با میگرن شدید شروع شد و سکته قلبی و مکافات مالی و ... به کمردرد کشنده آخر تابستان رسید ...در رفتن مچ دست راست...َآنهم برای یک کارتونیست...دست درد شدید بعد از آن...میگرن آخر سال و کمردرد کشنده روزهای اخیر...اما با همین کمر درد اندکی قر هم دادم شب عید، تا سال ۸۹ را با ترقص آغاز کنم!

مرده شوی سال گذشته را ببرند، اما سختی‌هایش چندان بی‌مزه نبود. حداقل برای سال بعد بیشتر آماده‌مان کرد...

بگذریم، فقط می‌توانم بگویم نگران خیلی از دوستانم هستم. دوستان خوبی که زجر فراوانی کشیده‌اند. دوستان روزنامه‌نگاری که یا زندانند، یا با وثیقه‌ای سنگین آزادند، یا از مرزها گذشتند تا به سرنوشت قبلی‌ها دچار نشوند.

سال ۸۹، سال ساده‌ای نخواهد بود، اما می‌توانیم با کمک هم جذاب‌ترش کنیم. موافقید؟

Labels: