یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, November 21, 2009
ده سال پیش
ده سال پیش، برای اولین سالگرد قتل‌های زنجیره‌ای، کارتونی کشیده بودم که کاراکتر جلاد، به فرشته عدالت می‌گفت:"آسوده بخواب که ما بیداریم".

بعد از ظهر روز بعدش وقتی خسته و خرد به خانه رسیدم، حتی حالش را نداشتم که تلفن‌ها را جواب بدهم. چند تا تلفن از حوزه هنری...آن روزها داشتم کتابی را برای حوزه در مورد کارتون و کاریکاتور تدوین می‌کردم...خیال کردم حاجی زم سر آن کتاب کارم دارد...

گمانم کنم ۵ تا پیغام گذاشتند...آقای کوثر! هر چه سریعتر با موبایل حاج آقا تماس بگیرید...

صبح روز بعد وقتی ساعت ۶ و نیم صبح در روزنامه آفتاب امروز بودم، زنگ زدم به حاجی زم...

گفت: دیشب یک جلسه‌ای تشکیل شده بود در شورای عالی قضایی، در باره کاریکاتور شما...آقای شاهرودی و آقای ایزدپناه مرا به عنوان حکم دعوت کرده بودند...من برای آقایان توضیح دادم که چشم‌بند فرشته عدالت، عمامه نیست...آقای محمدی گلپایگانی هم ظاهرا همین نظر را داشته ولی بعضی از آقایان دچار سو تفاهم شده بودند...

این را که من گفت، برق از نقطه خاصی پرید!

اضافه کرد که قرار بوده مرا دستگیر کنند ولی نتوانسته بودند پیدایم کنند.

این ماجرا تقریبا دو ماه پیش از کارتون استاد تمساح بود.

----

الان ۱۱ سال از قتل‌های زنجیره‌ای گذشته، عدالت در خواب بوده و آبادگران و طرفداران برخورد فیزیکی با دگراندیشان همچنان بیدارند و حتی شیرین عبادی را در خارج از کشور تهدید می‌کنند...

آن روز خامنه‌ای می‌گفت فروهر و بقیه مقتولین، دشمن‌های کوچک بوده‌اند و مشتی خودسر آنها را کشته‌اند، حسین شریعتمداری قبل از همه می‌گفت که کار، کار اسرائیلی‌هاست.

ظاهرا همان اسرائیلی‌ها الان حاکمند...

Labels: