یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, April 08, 2009
در دفاع از طنز و طنزنویس
من طنز نویس نیستم، اما طنز نویسان را دوست دارم.
امام نیک آهنگ ثانی

آقای میرحسین موسوی!

امروز بیانیه شما در رد طنز سید ابراهیم نبوی را خواندم. بیشتر از اینکه خنده‌ام بگیرد، ناراحت شدم. 

می‌توانم از شما بپرسم فراتر از سابقه دو ساله‌تان در روزنامه جمهوری اسلامی که اصلاتا بولتن حزبی بود نه روزنامه، چقدر تجربه کار رسانه‌ای دارید؟

می توانم از شما بپرسم که نگاه‌تان به روزنامه‌نگاران آزاد و خارج از دایره ستادتان چیست؟ کما اینکه از نظراصولی، روزنامه‌نگاری که  مبلغ قدرت است و در جبهه‌ای سیاسی قرار می‌گیرد و در ستادی فعال می‌شود، روزنامه‌نگار نیست، تبلیغاتچی است.

می‌توانم از شما بپرسم که فراتر از سبک نقاشی خودتان(که بعضی معتقدند خودش شوخی است!)، آیا تفاوت شاخه‌های مختلف شوخ‌طبعی با هم را می‌شناسید؟

مگر ابراهیم نبوی خانم رجبی را هجو کرده بود یا نگاهی هزل آمیز داشت که با معیارهای شما جور در نمی‌آمد؟

تازه اگر هم هجو می‌کرد، شما این وسط چه کاره‌ هستید؟

---
آقای موسوی! چنین گفته اید:

اينجانب در بيانيه اعلام نامزدي خود از فعالان سياسي درخواست کرده بودم که حتي اگر در معرض توهين قرار گرفتم نسبت به اين امر واکنشي بيش از سکوت نشان ندهند.


آقای موسوی!

شما هنوز فرق فعال سیاسی با روزنامه‌نگار و طنز نویس را نمی‌دانید. از نظر شما، روزنامه‌نگار، همان عضو بولتنی است که از بالا به او می‌گویند چه بنویسد، یا برای خودشیرینی مسیر باد را تشخیص می‌دهد مهرورزانه قلمش را در خدمت قدرت به کار می‌برد.

آقای موسوی!

لطفا هم دنده مبارکه خودتان و هم دوستانتان را برای قلقلک و حتی سقلمه آماده کنید. طناز و طراح که با الگوی شما پیش نمی‌رود که!

شنیده‌ام که دوستی مشترک که حق بسیاری گردنم دارد، در تلاش است که روزنامه‌ای برایتان منتشر کند. یا در سوله مرغداری‌اش در جاده قزوین، یا در دفتر مرغداری در میدان توحید! پیشاپیش بگویم که به عنوان متولد سال خروس، از اینکه بوی مرغ از روزنامه‌تان می‌آید مسرورم!

آقای موسوی! این ما نیستیم که باید به شما و یارانتان جواب پس بدهیم! این شما هستید که سال‌هاست در سکوت، پاسخگویی را زیر سوال برده‌اید. 

امیدوارم در روزنامه‌(مرغ‌نامه) کسانی را استخدام کنید که همانند روزنامه‌های دوم خردادی، دستمالچی نباشند. در همان روزنامه خودتان، نقدتان کنند تا پاسخ سوال‌های قدیمی را نسیه ندهید.

آقای موسوی! 

خدایش بیامرزاد، گل‌آقا مسوولان نظام را بدعادت کرد به طنز نجیب. معتقدم که باید عادتان بدهیم به طنز عجیب! طنزی که مردم را شاد کند و گاهی اشکتان را در آورد. اشکی که اشک شادی هم نیست.  

ما با معیارهای شما بازی نمی‌کنیم. گرچه مبلغان‌تان می‌توانند نگاهی دیگر داشته باشند.


----

گفته‌اید:

هنوز مبارزات انتخاباتي چندان گرم نشده است و مطلب غيرقابل تحملي از سوي کسي بيان نگريده که مقاله خانم نويسنده‌اي در انتقاد از اينجانب موضوع عکس‌العمل قابل تاسف يکي از نويسندگان مقيم خارج از کشور قرار گرفته است.

 شاید اشکال از دوستانمان باشد که طوری می‌نویسند که دفاع از شما و واکنش به مخالفانتان دیده می‌شود. اما بدانید که طناز و روزنامه‌نگار مسائل را بر اساس منافع شما نمی‌بیند! 

ادامه دارد

Labels: