یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, June 17, 2008
ماجرای زنجان و چند اما و اگر
مطمئنا خیلی از ما وقتی با ماجرای فیلمبرداری از مسوول دانشگاهی زنجان روبرو شدیم و آنرا در یوتیوب دیدیم، خشک‌مان زد، و به تیز بازی بچه‌های دانشگاه "دمتون گرم" گفتیم.

اما چند نکته هم در این بین مطرح است. 

ما داریم یک طرف ماجرا را می‌بینیم. اگر این بخش واقعیت داشته باشد، به هزار و یک دلیل تمامی جوانب را ندیده‌ایم. فرض این است که گفته‌های دانشجویان صحیح باشد. مسوول دانشگاهی مذکور به دلایلی متعددی امکان دفاع و یا توضیح ندارد. ما حرف‌های او را از کانال مشابهی نشنیده‌ایم و نخواهیم شنید.

بر اساس مشاهدات، کار مسوول دانشگاهی که در یک محیط عمومی - دانشگاه - از قدرت سو استفاده کرده، غلط است. برایم جای سوال وجود دارد که آیا چنین کاری در اتاق معاونت دانشجویی و فرهنگی، مساله‌ای شخصی و خصوصی است یا نه و رو کردن آن، دخالت در حوزه شخصی او. یادم می‌آید در فضاهای دولتی، مسوولان برای آنکه اتهامی متوجه آنها نباشد، وقتی خانمی به دفترشان می‌آمد، گوشه در را باز می‌گذاشتند و امکان وارد شدن اتهام و تهمت را به صفر می‌رساندند. 

...

اگر ادعاهای دانشجویان معترض صحیح باشد، بعد از مرگ مشکوک زهر بنی‌یعقوب و انتشار خبر سو استفاده جنسی در چند دانشگاه کشور بوسیله مسوولان دانشگاهی، این نخستین بار است که به نحوی سندی ارائه شده. کاری که این فیلم می‌کند، امکان دفاع متهم را به سادگی می‌گیرد. یعنی در فضای ایران، متهم حتی اگر محاکمه هم شود، به خاطر جوسازی، هر چه بگوید و حقیقت هم داشته باشد، چون مخالف پیش‌فرض‌های ماست، از درجه اعتبار ساقط می‌‌شود.

به کل سیستم ما ایراد وارد است. در سال‌های ۶۰ و ۷۰، بارها در همان دانشگاه تهران شنیده بودم که بعضی از استادان به خاطر نمره از دانشجویان سو استفاده‌های مختلفی می‌کنند. اما به دلایلی امکان اثبات وجود نداشت.

بعضی از مقام‌های نظام بارها متهم به سو استفاده جنسی بواسطه قدرت خود شده‌اند. اما امکان اثبات وجود نداشته.

چون در اکثر موارد، قدرت پشتیبان مسوولان است و سو استفاده شدگان، قربانیان دستگاه، به نظرم این بار با وجود فیلم، دادگاه امکان تبرئه متهم را به این راحتی نداشته باشد، اما جای سوال باقی است که آیا این دفعه، بار اول او بوده؟ چرا در اتاق را قفل نکرده است؟ آیا ارتباطی میان این ماجرا و لغو مجوز انجمن اسلامی به امضا او وجود داشته؟ آیا این ماجرا، حتی درصدی از آن انتقام‌گیری ابزاری نیست؟

ادامه دارد 

Labels: