یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, March 23, 2008
سخنان سوال برانگيز خاتمی
سيد محمد خاتمی معلوم نيست در کدام عالم سير می​کند. بعد از شکست اصلاح​طلبان در انتخابات مجلس سخنانی می​گويد که از نظر مسوولان کشور به نوعی می تواند مقدمه براندازی محسوب شود.

این خبر را بخوانید:

محمد‌خاتمی رئیس‌جمهور سابق ایران اعلام کرد، "در نظام جمهوری اسلامی مردم حق دارند اگر حکومتی را نخواهند؛ بدون توسل به زور، با راي خويش آن را با حکومت ديگری عوض کنند."

فراتر از عجيب بودن سخنان خاتمي، چند سوال وجود دارد.

۱- آيا منظور خاتمی از حکومت، دولت و قوه مجريه است يا کل مجموعه؟ اگر دولت است، که هر دولتی طی انتخابات ریاست جمهوری می​آید و می رود و نیازی به این حرف​ها نبود. اگر کل مجموعه است، حرفش اندکی نقيض خودش خواهد بود. 'نظام' که نمی​آيد شرايط آمدن 'جانشينش را فراهم کند! 'نظام' که نمی​آيد امکان رای دادن به غير را بدهد.

۲- چند سال پيش که بحث امکان رفراندوم قانون اساسی در مجلس مطرح بود برای ايجاد تغييرات در ساختار قانونی کشور، که خلا​های قانونی را با توجه شرايط حال حاضر برطرف کند، خود سيد محمد خاتمی يکی از بزرگ​ترين مخالفينش بود. به عبارتي، خاتمی مانع اصلی اصلاح قانون شد.

۳- حاکميت موجود، جلوي هرگونه تغيير و بلند شدن صدای مخالف را آنچنان گرفته که هر حرکت صنفی نيز تلاش برای براندازی محسوب می​شود.

۴- خاتمی به نوعی سخن از اعتراض بدون خشونت زده. کدام اعتراض ملايمی پاسخی جز خشونت گرفته است؟

چند نکته:

خاتمی چرا اين حرف را الان می زند؟ آيا اين به معنای تایید بن​بستی نيست که از مدت ها پيش سخن از آن می​رفت؟ خاتمی چرا اين همه صبر کرد تا بعد از اخراج از حاکميت و نه خروج از آن چنين موضعی در برابر قدرت بگيرد؟ آيا اگر در زمانی که قدرتی داست اين کار را مي​کرد، تاثير بيشتری نداشت تا الان که عملا بعد از انتخابات مجلس، اصلاح​طلبان وزن کمتری هم پيدا کرده​اند؟

آيا زدن اين حرف تلاشی برای جلب رضايت مردمی نيست که مدت​هاست اصلاح​طلبان را نمی بينند و يا نمی​خواهند ببينند؟

آيا اين سخن تلاشی برای زنده​کردن اصلاحات درون حکومتی نيست؟

بايد نشست و ديد که اصولگرايان با چه ديدی به نقد و يا نفی موضع جديد خاتمی برخورد خواهند کرد. گمان نمی​کنم اين حرف​ها بدون جواب بماند، ولی بايد صبر کرد و ديد.

نکته تاريخی: چاقو دسته خودش را نمی​برد و بالعکس.

Labels: