یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, June 04, 2007
جانم درآمد
دیشب از ده و نیم تا هشت و نیم صبح یک نفس کار کردم. بدون استراحت. فقط خدا خدا می‌کردم خبری از زیر دستم در نرفته باشد. وقتی رسیدم خانه، داشتم مطالب را برای کلاغستون آماده می‌کردم، که چشمم به عنوانی از داور افتاد در بالاترین. راستش باید بگویم که بالاترین الان منبع خوبی برای یافتن خبرهای جذاب شده. دیدم اشاره‌ای کرده‌ به نوشته‌های توماس، همسر نیوشا توکلیان که خبرنگار روزنامه‌ای هلندی است در تهران.

در مورد نوشته توماس، اظهار نظر نمی‌کنم، چون ترجیح می‌دهم جوابش را جور دیگری بدهم که البته پاسخ وبلاگی نخواهد بود.

تا ظهر مشغول کار بودم که وقتی آمدم بخوابم، دیدم خوابم نمی‌برد! گذشتن ساعت خواب هم مکافاتی است. و بدتر، چون مجبور بودم تلفنم را بیدار نگاه دارم، او هم هر از گاهی مرا از خواب می‌پراند.

این باخت تیم ملی هم بدجوری کلافه‌ام کرده. راستش از قلعه‌نوعی خوشم می‌آید. از زمانی که بازیکن تیم شاهین بود با آن دریبل‌های ریزش، تا وقتی که به استقلال آمد، از دیدن بازی‌هایش لذت برده‌ام. آن بازی معروفی که پرسپولیس از شاهین ۲-۱ عقب بود و ناگهان با حملات طوفانی ۵-۲ بازی را برد، چند نفری از این شاهینی‌ها خوب بازی کردند. آن روزها محمد صادقی هم در شاهین بود. از زمانی که او مربی تیم ملی شده، بازی‌های معدودی از تیم دیده‌ام، و نمی‌دانم کارش چگونه بوده، ولی دوست نداشتم اینطوری خراب شود. این بازار دعوا و سهم‌خواهی پشت سر استقلال هم اعصاب برای او نگذاشته.

پرسپولیس هم که گندش را در آورد! همین!

و اما من یکی می‌توانم ادعا کنم که از یک سال پیش مرتب نارنجی بوده‌ام! می‌گویید نه؟ از بچه‌های کارگاه آموزشی زمانه بپرسید. آنجا که رسما هویج بودم!

القصه، دلم تنگ شده بود برای پراکنده‌نویسی که عقده‌ام برطرف شد! الان هم باید جنازه‌ام را جمع و جور کنم و بروم سر کلاس.

Labels: