یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, December 15, 2006
اگر اصلاح​طلب​ها برنده شوند
از انتخاباتی که قطعا بايد تاثير اجتماعی گسترده​ای بگذارد و برعکس بشدت سياسی شده، بدم می​آيد. با اين همه مشارکت در امور شهری جزو وظايف شهروندی است. البته هر شهرنشينی اختيارش دست خودش است که بخواهد شهروند باشد يا نه.

می​انديشم اگر اصلاح​طلبان بازی را ببرند چه اتفاقی خواهد افتاد. آيا می​توانند در قالب و محتوايی جديد فضايی را ايجاد کنند که ادعايش را دارند؟ يا باز هم ماجران همان "کاچه به از هيچی" خواهد بود؟

شک دارم که در تقسيم​بندی جديد قدرت، و اعتماد از کف رفته حاکميت به اصلاحيون، اتفاق خاصی بيافتد و اين گروه اگر بتوانند همت کنند و با وجود نداشتن امکانات رسانه​اي، آنچنان در محلات نفوذ کنند و خادم باشند که اثر کارشان ديده شود نه تبليغات رسانه دولتي، می​توان اميدوار بود.

اگر خوش​نشينان عزيز که يادشان رفته پايين تر از خيابان پاستور هم جمعيت زيادی در تهران وجود دارد بتوانند ثابت کنند که نگاه اصلاحی فقط مختص بازی قدرت نيست و می​تواند در لايه​های مختلف جامعه تاثير گذار باشد، شايد بتوانند در دراز مدت اثرات سياست​های پوپوليستی و دروغين احمدی​نژاد را خنثی کنند، ولی ماجرا اين است که آيا اين گروه سياستی هم دارد؟

فارغ از تنفری که ممکن است نسبت به احمدی​نژاد و اطرافيانش داشته باشيم، شايد بهتر باشد ببينيم علت نفوذ اين گروه روی بخش قابل ملاحظه​ای از مردم پايتخت چه بوده؟ از سوی ديگر، چرا سخنان مترقی اصلاح​طلبان نتوانسته آنچنان که بايد و شايد بر دل​ها بنشيند؟ چندی پيش با يکی از برو بچه​ها در باره تاثير فلاسفه و روشنفکران در غرب گپ می​زديم. اهل فکر در ايران هنرش اين است که جوری حرف بزند که توده​ها آنرا نفهمند! به نظر من ترجمه افکار پيچيده و بيان ساده آنها بسيار مهم​تر است. باور کنيم که مي​توان چنين کرد.

بازگرداندن اعتمادی که مردم چهار بار نصیب اصلاح​طلبان کردند و ایشان قدرش را ندانستند، به این راحتی​ها میسر نیست. آب ریخته باز نمی​گردد و انگار باید منتظر بارانی دیگر بود، اما این بار شاید بهتر باشد هم قالب را عوض کرد و هم محتوایی جدید ارائه داد. با بعضی از لاشخورهایی که در احزاب سراغ داریم، نمی​توان منتظر تغییرات گسترده​ای بود، ولی اگر همین بلاگرهای عاشق چشم و ابروی حزبی​ها، بخواهند تعارف را کنار بگذارند و از رسانه​های شخصی خود، ابزاری بسازند برای مهار زیاده​طلبی و دروغ​گویی، می​توان امیدوار هم بود. طوطی نباشیم که هدهد هادی است، نه طوطی! .

ادامه دارد