یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, October 19, 2006
خاتمی برای چه آمد؟
حضرتش که آمده بود تورنتو، پرسيد چرا اينقدر به خاتمی نازنين ما گير می​دهی؟ گفتمش اگر مسوول قوه مجريه نبود، و فقط همان سيد محمد دوست داشتنی کتاب​خانه ملي و ارشاد می ماند، و پدر اصلاحات نمی​شد، غمی نبود. اما خاتمی به پدری می​مانست که وقتی سگی به او حمله کند، فرزندش را جلوی حيوان هار بياندازد و خودش آن پشت نگران باشد که فردا چه خواهد شد.

احساس من اين است. روزنامه​نگاران و دانشجويان مگر خيال نمی کردند خاتمی پشتيبان آنهاست؟ چه خيری ديدند؟ جز تجربه کاذب و ناپايدار سراب؟

به حضرتش گفتم ماله کشی کوتاهی​های خاتمی کمکی به او نخواهد کرد. کسانی به خاتمی خيانت کردند که تملقش گفتند و هنوز هم می​گويند. خاتمی بايد، بايد، بايد، بايد... مسووليتش را ثابت کند.

يادم نمی​رود آن جلسه کذايی انجمن صنفی... بعد از تعطيلی گسترده روزنامه​ها. زيدآبادی گفت خاتمی بايد برای تحکيم موقعيتش اسعتفا بدهد. مطمئنا با استعفايش بعد از پيروزی اصلاح​طلبان در مجلس ششم موقفقت نمی​شد، و طبيعتا او تکليفش را با دشمنان آزادی و اصلاحات يک​سره می​کرد. همانجا "مزروعی" خنديد و گفت ما مجلس را برده​ايم و همه چيز عوض خواهد شد. زرشک! نمی​ديد چند سال بعد بايد کنار بقيه نمايندگان بنشيند و اعتراض کند به رد صلاحيتش، و مردم هم هيچ حمايتی از نمايندگان اعتصاب کننده نخواهند کرد. اين بود مجلس مردمی و پايانش.

وقتی نامه عبدی به خاتمی را می​خواندم، دردم مي​گرفت. نه از خاتمي، که از اطرافيان چاپلوس و کور کننده و ترساننده​اش که يا نگذاشتند کاری کند، و يا مسووليت​های اين رئيس جمهوری نرمولک را به او ياد آوری نکردند.

اگر خاتمی آمد برای گفتگوی تمدن​ها، که نيامده شکست خورده است. اگر آمد برای کشتيبانی اصلاحات، که آنرا غرق کرد، اگر آمد برای ...

راستی خاتمی برای چه آمد؟ يادم رفت!