یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Monday, October 09, 2006
عباس عبدی فعلی، عباس عبدی سابق
در این یکی دو روز گذشته نوشته‌های عبدی را در وبلاگش مرور کرده‌ام.

بی‌تردید برخی از تحلیل هایش را باید بهترین در نوع خود دانست.

عبدی برای نسل روزنامه‌نگاران جدید دو چهره دارد؛ آن روزنامه‌نگار قابل احترام که هاشمی از طریق وزارت اطلاعات زبانش را کوتاه کرد، و دیگر فرد قدرتمند جبهه مشارکت که بیانیه‌های تیغ‌دار می نوشت و انگار سیاست بازیچه‌اش بود.

من عبدی را از سال ۷۶ شناختم. چند ماه بعد از تصادف مرگباری که به فاصله چند دقیقه‌ای اتوبوس‌مان از کنارش رد شد. درست بعد پل مرودشت، همانجایی که یک ماشین کوچک سفید چپ شده بود و همسر عبدی قربانی این تصادف.

بعدها در انجمن و در روزنامه مشارکت و نوروز و زمانی که مشاور شهرداری بودیم.

احترامم به عبدی زمانی بسیار کم شد که سانسورچی شد، به نفع وزارت نیرو. به هر حال منافع مشارکت و وزارت نیرویی‌ها در هم تنیده بود. لحن من هم تیغ‌دار بود و حداقل بر پایه اطلاعات سیاست‌های سد سازی بیطرف و دار و دسته‌اش را زیر سوال برده بودم. خاتمی مرا برای پاسخ خواسته بود و بعضی از وزرا مسوول پیگیری شده بودند، وزارت نیرو تیمی را برای توجیه آماده کرده بود و میلیون‌ها تومان خرج فضولی بی‌جای من شده بود.

سال‌ها باید بگذرد تا نگاه عادلانه‌ای بگوید حق با کدام طرف بوده است.

وقتی عبدی بازداشت شد، بر و بچه‌های مشارکت همه قسم می‌خوردند که روی بازجویان را کم خواهد کرد. اما باید قیافه کسری نوری و دوستانش را می‌دیدید بعد از اعترافات او...

عبدی سال‌ها قبل کسانی که تحت فشار دادگاه کم آوردند را "دونکیشوت‌های سیاسی" خوانده بود. این بار او چه بود؟

زمان گذشت. دید که دوستان سابقش به کدام راه رفته‌اند. زندان بی‌حم است، ولی شاید بتواند تحلیل آدم را صاف‌تر و واقعی‌تر کند. وقتی عبدی امروز می‌نویسد که وضع نابسمان فعلی نتیجه عملکرد نا مناسب خاتمی و اصلاح‌طلبان دولتی است، می‌داند چه می‌گوید. دوستان سابقش هم می‌دانند او چه می گوید.

مطالب فعلی عبدی خواندنی است، بخصوص برای کسانی که کورکورانه پیروی کردند...