یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, October 05, 2006
سخت ترين روز کاری
ديروز که داشتم برنامه کلاغستون را ضبط می​کردم، آنچنان گريه​ام گرفته بود که باورم نمی​شد، آخر من که آنقدرها به عمران نزديک نبودم که اينقدر اذيت بشوم...

کار ضبط مجدد يک دقيقه اول آن سه ساعت طول کشيد، و نمی​توانستم يک جمله ساده را بدون هق​هق ادا کنم، و ...

چيزی که هميشه در باره عمران صلاحی برايم دردناک بود، مظلوميتش بود. روزی که از حسين شريعتمداری پرسیدم بر چه اساسی عمران صلاحی را وابسته و خود فروخته و ... جواب صريحی نداشت که بدهد، و چه کسی است نداند قرار گيری در ليست سياه حسن شايانفر و حسين شريعتمداری و نيمه پنهان چه معنايی می​دهد.

فکر می​کنم يکی از دلايل بدجنسی​ام در مورد حسين شريعتمداری در کلوز​آپی که در مورد برادر حسين کار کردم، به علاوه ظلمی که به بسياری کرده بود، ستمی بود که بر عمران روا داشته بود. يک حس انتقام. فقط عمران نبود ولی مظلوميت او را ديده بودم، و فقط در مورد ديگران شنيده بودم.

ابوالفضل زرويی خاطرات زيادی از عمران دارد. کاش او هم اين روزها فعال می​شد ...چرا ابوالفضل تنبلی می​کند، نمی​دانم...