یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, August 18, 2006
۲۸ مرداد
آقا من همیشه چنین روزی سردرد دارم. از همان قدیم‌ و ندیم.

تا دلتان بخواهد پای صحبت پیرمردان خدا بیامرز نشسته‌ام و نظرشان را جویا شده‌ام، از کسانی که نظامی بودند تا آنها که گرایش چپ داشته‌اند و حتی عضو حزب توده بوده‌اند.

یک نکته که هیچوقت از زبان اکثر این باتجربه‌گان نمی‌افتاد این بود که مردم ما همان‌هایی هستند که صبح گفتند "مرگ بر شاه" و عصر فریاد زدند" مرگ بر مصدق".

عامل خارجی در ناکام کردن یک جنبش مردمی به جای خود، ولی مشکل من با خودفروخته‌گان داخلی است. وقتی می‌شنوی گردآوری هرزه‌گان و چماق‌داران تنها چند هزار دلار هزینه برداشته است و از آن طرف دو برادر و عده‌ای از صاحبان قدرت صدها برابر آن پول را گرفته‌اند تا مقابل مصدق باشند، می‌بینی که کار مشکل دارد.

شاید من نسبت به نام آمریکا و انگلیس حساسیت داشته باشم. چرا نداشته باشم؟ وقتی می‌بینم آمریکا دارد بعضی‌ها را با اندکی پول جذب لابی‌های واشنگتن می‌کند معلوم هست حساس می‌شوم. وقتی می‌بینم فلان وزیر سابق الان دارد در انگلیس نان به هر قیمتی می‌خورد و ادعای نویسندگی می‌کند، معلوم است حساس می‌شوم. وقتی می‌بینم دریوزه‌ای در خدمت لابی طرفدار اسرائیل در واشنگتن است و در مقابلش سکوت کرده‌اند،حساس می‌شوم.

خدا پدربزرگم را بیامرزاد. آن روزها سرهنگی بود که بسیاری از قائله‌های مختلف را با مذاکره می‌خواباند و می‌خواست تیر بیخودی شلیک نشود. یکی از دلایل ارادت ناصرخان قشقایی به پدربزرگم همین بود. وقتی فهمیدم جان بسیاری از افسران توده‌ای را بعد از ۲۸ مرداد با زیرکی نجات داد، آنقدر افتخار کردم که حد ندارد، با وجودی که از تفکرات کمونیست‌ها متنفر هم بود. جان انسان‌ها برایش ارزش داشت. وقتی خاطرات انجوی شیرازی را می‌خواندم و می‌دیدم در جزیره تبعید شده بود و خدا بیامرز سروان کوثر جوان، شوهر عمه‌ام به او چه لطفی داشته و نگذاشته سختی بکشد، فاتحه‌ای خواندم. دوستی انجوی با مرحوم بدیع سال‌ها ادامه یافت.

از پدربزرگم که همیشه نام شاه را با پیشوند"اعلیحضرت همایونی" همراه می‌کرد، هیچوقت چیز بدی علیه مصدق نشنیدم. همیشه تاسف می‌خورد که شاه جوان فریب خورده بود. می‌گفت کاش شاه اندکی گلستان سعدی می‌خواند و باب اولش را بهتر از همه قسمت‌ها.

مصدق و تفکر او برای ملت ما فرصتی بود که به بادش داد. شاید حساسیت زیاد من به فاحشه‌گان هم به عملکرد به ظاهر فاعلانه آنها در ۲۸ مرداد بر می‌گردد. شاید!