یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, March 24, 2006
. گره را بايد خودمان باز کنيم، نه ديگران
الان داشتم مطلب اميد معماريان را می​خواندم. نکات جالبی داشت. مطلب سيبيل را هم خواندم، او هم اشاره​های خوبی کرده بود.

چند مساله به ذهنم رسيد که بد نيست مرور کنم.

من نوعی نگاه ميلانی را در بسياری از موارد می​پسندم. حتی اگر از دانشگاه هاوايی مدرک گرفته باشد، بايد چيزی سرش بشود که بتواند در ستنفورد درس بدهد. ميلانی را تنها دو بار ديده​ام ولی حد اقل درباره او سال​هاست که می​شنوم. بايد بگويم که بد نشنيده​ام. تا آنجا هم که می​دانم در قیاس با خیلی​ از متخٌصصان خاور شناس، حق مردم را نمی​خوارد.

ميلانی تا آنجا که من می​دانم مخالف جنگ است. حالا برايم جای بحث وجود دارد که همکاری او با مرکزی که گرداننده​اش طرفدار جنگ است چيست. بهتر است خودش پاسخ بگويد. حد اقل تا آنجا که اطلاع​ دارم کارهای ميلانی باعث بازجويی و ضرب و شتم کسی در ايران نشده است!

میلانی را معتدل​تر از این​ها یافته​ام، ولی بد نیست خود او هم که شنیده​ام از این حرف​ها رنجیده چند خطی بنویسد و حد اقل بر دانسته​های ما بیافزاید.

از طرف ديگر، اميد نيز نبايد از چند مطلب تند و تيز نازلی عصبانی شود. شايد نازلی خواسته باشد اميد محتاط​تر گام بردارد. با اين همه اميد هم شايد بتواند اين حرف​ها را پشت سر بگذارد و بيشتر تحقيق کند تا اينکه بخواهد پاسخگوی تصمیمات بقيه باشد...

مساله​ای که در اين چند روز ذهن مرا بشدت مشغول کرده، فراتر از اين دعواهای وبلاگی و وب​لاسی است. بنا به شنيده​ها، ايرانيان ساکن کاليفورنيا ميلياردها دلار ثروت دارند. چه عواملی باعث شده گروه​های محقق ايرانی و حتی فعالان سياسی نتوانند از کسری از اين سرمايه​ها بهره​مند باشند؟ چرا متمولين ايرانی آنقدر به جماعت صاحب​نظر بی​اعتمادند که به سختی حاضر به بخشش پول خرد خود می​شوند؟

اگر هزينه​های تحقيقاتی کارهای جامعه​شناسی و علوم سياسی و ... که بتواند به نفع آينده ايران باشد، يک هزارم سرمايه​های ادعا شده بدانيم، چرا نبايد اتفاق خاصی بيافتد؟

دلايل زيادی هست، ولی دلم می​خواهد بيشتر در باره​اش فکر کنم. گره را بايد خودمان باز کنيم، نه ديگران v