یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, February 23, 2006
اندر احوالات کار در اين ولايت
چند شب است که وقت نوشتن نداشته​ام و برای من که عاشق حرف زدن و نوشتنم از هر شکنجه​ای بدتر بوده است.

در اين شب​ها به شدت دلم می​خواسته در باره استانداردهای کاری اينجا در قياس با ايران بنويسم. ما هر دو هفته يک بار حقوق می​گيريم، و هر بار هم ماليات و بيمه و حق بازنشستگی و ...از آن کسر می​شود. بايد در موعد مقرر 'برگه ميزان زمان کار' را پر کرده و به رئيس​مان تحويل بدهيم. زمان استراحت، زمان اضافه​کاري، و ... در آن ثبت می​شود، و بر اساس زمان آغاز کار و پايان کار هر روز مان با شبکه کامپيوتری خبرگزاري، مقايسه​ای هم می​کنند تا کم يا زياد ننوشته باشيم. نکته جالب در مورد من اين بود که تقريبا چند ساعت را فراموش کرده بودم درج کنم، و رئيسم بعدا متوجه شد و دستور داد به حقوقم اضافه شود. اين چيزها را در ايران کمتر می​بينيم.

از طرف ديگر، حتی وقتی خبری نمی​آيد ولی داری تلکس خبری را به قول معروف'مانيتور' می​کني، کار کرده​ای.ميزان استراحت يا به قول خودشان زمان ناهار روزانه يک ساعت است، ولی در مواقع فشار کار ممکن است به صفر برسد. و گمان نمی​کنم بر و بچه​های ايرانی با ۸-۹ ساعت کار بدون استراحت مواجه شده باشند. وقتی می​گويم بدون استراحت يعنی حتی وقت نميکنی برای خودت قهوه​ای بريزی.


اينجا بحث کار مفيد است، و اگر ميزان کار مفيد تو کمتر از حد عادی باشد، عذرت را به راحتی می​خواهند، و کاری هم به اين ندارند که چه کسی سفارشت را کرده و ضامنت بوده. با اين همه حفظ ارتباط منطقی با همکاران و رعایت حدود بشدت اهميت دارد و بايد مراقب هر قدمت باشی.

وقتی چند سال پیش گزارشی در باره متوسط ساعات کار مفید کاری در ایران می​خواندم، و قرار بود برایش طرحی بکشم، خنده​ام گرفت. الان گریه​ام می​گیرد! بدون تردید موفقیت سیستم​های غیر دولتی در اینجا مدیون تجربیات بلند مدت و نیز مدیریت پویا است. اگر اینجا عقب بیافتی، کارت زار است! به همین دلیل ساختار طوری تعریف شده که سیستم حتی در دوران بحران کاری هم بتواند جلو برود، که البته تلخ هم هست.

هر از گاهی می​خواهم این بحث را دنبال کنم. شاید شایان مشاطیان هم به کمکم بیاید! حالا ببینیم...