یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Wednesday, December 14, 2005
انعام
رفته بودم شام بخورم، توی ساندويچ فروشي، جلو من يکی از همين جويندگان "کوارتر" ايستاده بود. در اينجا بسياری از گداها، ليوان کاغذی به دست از شما تقاضای بخشش يا دور انداختن پول خرد می​کنند. معمولا هم ۲۵ سنتی:
Buddy, Can You Spare a Quarter

حالا طرف می​خواست پول غذايش را بدهد، ليوان کاغذی​اش را خالی کرد و شروع کرد به شمارش... تا اينجای کار برايم عادی بود، ولی وقتی صندوق​دار چند تا از سکه​ها را به او بازگرداند، طرف با غروری خاص سکه​ها را پس زد. و گفت انعام تو است...

خيلی صحنه جالبی بود.