یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, November 24, 2005
و اما نظر سعيد حجاريان در مورد خاتمی
آقا، اگر من يکی حرفی در مورد نقش خاتمی در سقوط اصلاحات بزنم، لشگری صدايش در می​آيد که تو با مشارکت مشکل داري، فرق احمدی​نژاد با خاتمی را نمی​داني، نگذاشتند تو به مال و منال برسی، سهمت را ندادند و...

جسارتا، فلان لق همه عزیزان!

حالا آقای سعيد حجاريان در می​آيد و می​گويد: <<آخرین میخ را شخص سیدمحمد خاتمی به تابوت اصلاحات کوبید >>. من، شخصا خاتمی را خیلی دوست دارم، در قالب و شخصیت حقیقی​اش، نه حقوقی​اش! البته همین شخصیت حقیقی آرام و محترم خاتمی در بسیاری از مواقع مانع سقوط ایران روابط بین​المللی شد. با این حال، خاتمی، در موقعی که باید حرف می​زد، دم فروبست، و به وقت خاموشی، سخنرانی کرد.

این که می​گویم دوستش دارم، دلیل نمی​شود که در برابر کم​کاری​هایش ساکت بمانم. ما ایرانی​های نسبتا عزیز اگر تملق نگوییم، طرف باورش نمی​شود که به او علاقه​مندیم. خود من هم همین مشکل غیر محترمانه را دارم! آقاجان(خیلی غیر فمینیستی بودها!) بدون تعارف، باید گفت که شخصیت حقیقی خاتمی بسیار جذاب است. خودش هم خوش​تیپ است، ریشش را هم بلد هستند چطوری خوب رنگ کنند، بر عکس بسیاری از علما هم فاقد شکم گنده و دستان تپل است!!!

ولی ماجرا در مورد حکومت کردن است. حالا بعد از این همه سال سعید حجاریان دارد اندک اندک سر ماجرای کوی دانشگاه را باز می​کند. این کم چیزی نیست، خود او تا مدت​ها سعی می​کرد پیامش متوجه دانشجویان باشد تا دوستان حکومتی​اش. حالا انگار بازی دارد کمی عوض می​شود.

لطفا به خودمان کمتر دروغ بگوییم! تا کی باید به خاطر شخصیت حقیقی خاتمی، عیوب و نقایص شخصیت حقوقی​اش را قایم کنیم؟ تا زمانی که تکلیف خودمان را با اشتباهات و کم کاری​های جبهه اصلاحات و رهبران آن و کوتاهی​های خودمان مشخص نکنیم، گمان نکنم بتوانیم چیزی به نام اصلاحات را جلو ببریم. اصلاحات به اصلاح احتیاج دارد، چه خوشتان بیاید چه نیاید.