یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, September 20, 2005
دوران دیروز-خاطراتی پراکنده از روزنامه‌های اصلاح‌طلب-۳۳
روز پنجشنبه با احساس بدی سر کار رفتم. یعنی منتظر وقوع اتفاقی بودم، نه تنها من، بلکه خیلی‌ از روزنامه‌نگاران همین احساس را داشتند. باید قیافه بچه‌های تحریریه را می‌دیدی تا می فهمیدی اضطراب یعنی چه.

بعضی‌ها آن روز به طور ناخودآگاه زیادی سمت پنجره‌ها می رفتند تا ببینند بیرون خبری هست یا نه؟ گروه‌های مختلف راهی مصلی شده بودند، از جمله نیروهای بسیج.

نزدیک ظهر بود که یکی از بچه‌ها صدای رادیو را بلند کرد. حمله رهبر به مطبوعاتی که پایگاه دشمن شده بودند...یا حضرت عباس! و چند دقیقه بعد، از مردم خواسته شد که سر خود اقدام نکنند و قوه قضائیه کار را در دست بگیرد.

آن روز تحریریه بیش از حد شلوغ بود. انگار بیشتر بچه‌های صبح امروز و آفتاب امروز حاضر بودند. اتفاقات چند ماه اخیر را می‌شد جور دیگری دید؛ حمله آیت‌الله مصباح یزدی به مطبوعات و روزنامه‌نگاران در نماز جمعه، ماجرای تحصن قم، انتخاباتی که مطبوعات نقش زیادی در پیروزی دوم خردادی‌ها داشتند، ترور حجاریان، اصلاح قانون مطبوعات و امروز...حالا پایگاه دشمن هم شدیم.

راستش احساس درد بدی تمام وجودم را گرفت. انگار روزنامه کیهان دارد مملکت را به جلو می‌برد. و از آن بدتر، چرا خاتمی ساکت است؟ یعنی چه اتفاقی دارد می افتد.

بوی باروت می‌آمد.

عصر که به خانه رفتم، با تاسف به آرشیو کاریکاتورهایم نگاه می‌کردم. با چه احساسی و با چه امیدی این همه کار را بعد از دوم خرداد کشیده بودم. و می‌دانستم سخنرانی رهبر در مصلی معنایش چیست. شانس آوردیم دوران آیت‌الله خمینی نبودیم! حد اقل فضا از آن سال‌ها خیلی بهتر شده بود و مطمئنا به خاطر اتهاماتی اینچنین، سر از خاوران در می‌آوردیم.

روز بعدش شنیدم که مدیران مسوول با مهاجرانی جلسه‌ای دارند تا در باب سخنان رهبر مشورت کنند. یعنی امیدوار بودند فرجی بشود؟ همه اتفاقات مورد نظر جناح راست قبل از افتادن مجلس به دست جناح چپ داشت می افتاد.

جلسه مدیران مسوول روز شنبه با مهاجرانی برگزار شد. خیلی‌ها متعجب از اینکه متبوعات پایگاه دشمن شناخته شده بود.
ادامه دارد