نه، اصلا منظورم قمپز در کردن نیست! ماجرا ساده است، بخش عمده مخالفان و منتقدان حکومت می خواهند با روندی که اهالی قم ترتیب دادهاند مبارزه کنند، و نکته جالب آنست که جماعت قم، با وجود تمای اختلافات عجیب و غریبش، اتحادی ناگسستنی دارند. شما نمی توانید از پس اینان بر آیید مگر با شناخت دقیق کارکرد حزبی نهاد روحانیت و تاثیر گذاریاش بر جامعهای که انتظار داری روشنفکر باشد.
یکی از مشکلات عمده جماعت اپوزیسیون، بخصوص آنها که نزدیک بیست سال است که خارج از کشور ماندهاند، این است که هنوز نمیدانند ۷۰ در صد جمعیت کشور زیر ۳۰ سال دارد، و جماعت خارج نشین هنوز که هنوز است نتوانسته از میان این دریای جمعیت برای خود همزبان پیدا کند. مثلا کشتگر، بنیصدر، و...چه حرفی برای جوان تازه دیپلمه یا دانشجوی تازه وارد به دانشگاه دارند؟ از سوی دیگر، مشاهده افتراق میان خارج نشینان، آنقدر زیاد است که هیچگاه نمیتوان انتظار داشت مدت مدیدی زیر یک سقف دوام بیاورند. هنوز بعد از گذر این همه سال نتوانستهاند یک مانیفست نسبتا متحد جفت و جور کنند و حول آن جلو بروند. با این مخالفان، نظام مقدس سالهای سال سر پا خواهد بود، و گاه فکر میکنی حکومت اینها را نگاه داشته تا همیشه اختلاف مانع همبستگی همه شود.
اما جماعت "قم" را ببین، اصلاحطلب و راستی، میگویند که حفظ نظام از اوجب واجبات است، چرا که آنهادر چنین اتمسفری میتوانند تنفس کنند، پس با وجود تمامی اختلافات، شرایط تنفسی یکدیگر را فراهم میکنند و تمامی مشکلات حل می شود.
تمام حرف این است. جماعت مدعی خارج از کشور، با این همه تفرقه و ناکامی، چگونه میتواند از پس "قمی"ها بر آید؟