یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Sunday, July 03, 2005
خطای بزرگ ما
بازگشت به آینده-۳
بدون تعارف شروع کنم، ما در این انتخابات اشتباه‌های فراوانی داشتیم. منظور از ما، روزنامه‌نگاران است. روزنامه‌نگارانی که ناخواسته وارد بازی دفاع از کاندیداهای مختلفی شدیم و روی ایشان و بردشان قسم خوردیم.

ما اشتباه کردیم. آمدیم با در پیش گرفتن استراتژی ترس در تبلیغاتمان، با کسانی در افتادیم که پایگاه اجتماعی قدرتمندی داشتند. ما اشتباه کردیم! یادمان رفت دغدغه بخش بزرگی از مردم ایران نان است، نه دموکراسی! ما اشتباه کردیم، یادمان رفت داریم از کسانی دفاع می کنیم که یا از ما دفاع نمی کردند، یا در سرکوبمان نقش داشتند.

ما اشتباه کردیم! خیال کردیم شبکه اینترنت یک شبه ما را به بهشت می رساند! شبکه گسترده طرف مقابل را دست کم گرفتیم. پایگاه اعتقادی پشت آن شبکه را هم ندیدیم. یادمان رفت که هنوز بخشی از مردم ما که کم هم نیستند، نگران از میان رفتن دین و ایمان خویش‌اند!

هشت سال خواب بودیم! انتخابات سال ۸۰ چیزی نداشت که بیدارمان کند! از انتخابات شوراها عبرت نگرفتیم! ان تخابات مجلس هفتم بیدارمان نکرد. همان بازی اشتباه را تکرار کردیم و برایند نیروهایمان صفر شد!

ما اشتباه کردیم! اشتباهی که جبرانش سخت است. ما روزنامه‌نگار بودیم، نه تبلیغاتچی! ما اعتبار خودمان را خرج شکست کاندیداها کردیم نه پیروزی‌شان! چقدر به ما گفتند که دست نگه‌داریم؟ چقدر به ما گفتند که مسیر را درست برویم نه آنکه در تله‌ای بیافتیم که خود درست کرد‌ه‌ایم؟

ما خطاکاریم و باید مسوولیت خطاهایمان را بپذیریم! نه آنکه مثل گربه مرتضی‌علی باز روی چهار دست و پای خودمان روی زمین بیاییم. تعارف نداریم! باید از خوانندگانمان معذرت بخواهیم بابت خطاهایمان، نه آنکه خودمان را به مظلومیت بزنیم که به ما چه گفته‌اند و ...

ما یا روزنامه‌نگاریم یا نیستیم! اگر هستیم، دنبال حق و حقیقت باشیم، اگر نیستیم، به مردم راحت بگوییم که نیستیم!
به شدت معتقدم که اگر از خطاهای همین سه چهار هفته خودمان عبرت نگیریم، تا سال‌های سال گیج خواهیم زد.

به جای اینکه خودمان را توجیه کنیم واقعیت را بپذیریم! یاد بگیریم، و مخاطبان خودمان را با آنچه باید و شاید روبرو سازیم، نه آگهی‌هایی با پوشش فرهنگی. معتقدم که می‌توانیم آنی باشیم که شاید، و پرهیز کنیم از آنچه نباید!

ما چند سال فرصت داریم. کمتر خطا کنیم. همین

تکمله: دعواهای درون گروهی بچه‌های دبش را هم دنبال کنید. بد نیست.
1 Comments:
Anonymous Anonymous said...
نيكان، درود بر تو. جرئت و جسارت‌ات را مي ستايم. نمي دانم چرا عده اي شروع كرده اند به تناقض گويي و متاسفانه حرف هاي ديروزشان با امروزشان تفاوت مي كند؛ جالب اينكه هر دفعه بر سر حرفهاي‌شان هم اصرار و تاكيد زياد مي كنند. در يادداشت هاي‌شان در يك هفته‌اي كه گذشت، مدام فرياد زدند كه "كي بود كي بود ما نبوديم. چرا مي گوييد كه ما بوديم."
بايد قبول كنيم كه شكست خورديم و آناني كه دربست به هاشمي راي دادند و اكنون مي خواهند رنگ و لعاب روشنفكري به آن بدهند، بايد قبول كنند كه دو سر باختند. من كه به جرئت مي گويم تا قبل از انتخابات در توهم بودم و در قضاوت‌هايم اشتباه كردم، اما خوشبختانه خوشحالم كه بابت هاشمي دو سر نباختم.