یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Thursday, May 26, 2005
بابا! ۶۹ سالت شد! مبارکه!
این هم روش تبریک تولد ما! این پدرجان ما امروز ۶۹ سالش تموم شد و الان هم از هم دوریم. طبق معمول هم داره با سرعت باد پیاده‌روی می‌کنه و هنگام فکر کردن، ریشش رو می‌خارونه!

سال‌های سال جرات کردیم براش کیک تولد بگیریم(که نگه این سوسول بازی‌ها چیه؟) ولی یادش بخیر...

گمونم تولد ۴۰ سالگی‌اش بود، و چند ماه بعدش باید از تز دکتری‌اش دفاع می کرد، من هم کلاس اول ابتدایی بودم. کلی دوچرخه سواری کردیم در ولایت کوروالیس ایالت اورگن...کلی هم بستنی خرید برای شازده پسرش...به افتخار تولدش، دوچرخه سواری خیلی باحالی کردیم! هر چی بود خوش بودیم!

بعد از انقلاب فهمیدم که تولد بابا با سالگرد اعدام "حنیف نژاد" و بقیه مصادف بوده! مدت‌ها توی فکر بودم که نکنه براش مسوولیت داشته باشه!

مهم‌ترین چیزی که از پدرم یاد گرفتم این بود که نخواست مثل پدرش باشه، و کاری رو کرد که بهش اعتقاد داشت. به همین دلیل، من هم نخواستم مثل اون بشم!

ابوی‌جان! خیلی مخلصیم!کلی هم به تو افتخار می کنیم! البته نه به خاطر داشتن همچین پسری!