یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Friday, May 06, 2005
چرا باید سوال کرد-۱
راستش چند ماه پیش که نوشتن خاطراتم را آغاز کرده بودم، به نکته‌ای پی بردم؛ فراموش کردن تدریجی خواسته ها و مطالباتم از کسانی که در راس قدرت بوده اند، جزو عاداتم شده بود.این خواسته ها شخصی نبودند، و بیشتر به حرفه ام بر می‌گشت، که به عنوان روزنامه‌نگار باید برای آگاهی عمومی از مسوولین پرسیده می شد.

وقتی می خواستم به هشت سال گذشته نگاه کنم، می‌دیدم که بخش عمده نابسامانی ها، ریشه در وقایع و تصمیمات سال های قبل از دولت اصلاحات دارد، و گویی چنان نهادینه شده که نمی‌توان حتی در باره‌شان بحث کرد!

مساله مورد نظر من در نهایت پاسخگو کردن کسانی است که باید جوابگوی اعمالشان باشند. منتهی نه به قصد انتقام گیری، بلکه برای اینکه به این نقطه از درک برسند که بایستی قصورات و کسورات را جبران کنند، و اگر قصد ندارند مسوولیت اعمال گذشته‌شان را بپذیرند، بهتر است چنان بر ایشان بتازیم که لا اقل نفرات بعدی حساب کار دستشان بیاید.

باورم نمی‌شد یک وبلاگ ساده بتواند فضایی را بوجود آورد که کاندیداهای مختلف و مشاوران و یارانشان واکنش‌هایی گاه تهدید آمیز از خود نشان دهند.

ما روزنامه‌نگاریم، نه تبلیغاتچی این کاندیدا یا آن وزیر و وکیل. ما توجیه کننده اعمال سیاسیون برای مردم نیستیم، بلکه باید از سوراخ سمبه‌های کارشان سر در بیاوریم تا کلاه سر ما و مردم نگذارند.
1 Comments:
Blogger Majid Zohari said...
یکی از فضیلت‌ها -و شاید بشود گفت از ارکان کار روزنامه‌نگاری- پرسش‌گری است. روزنامه‌نگار که نرد عشق به قدرت ببازد و به خدمت‌اش درآید، مجبور است که "پرسش‌گری" را با "توجیه‌گری" تاخت بزند و از آن برای خفه‌کردن مردم استفاده کند. به همین خاطر، رمز استقلال قلم همانا پرسش‌گری است، چه این روزنامه‌نگار پرسش‌گر است که به واقع وجدان بیدار اجتماع است.