یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Saturday, January 29, 2005
مهمان امروز:کورش علیانی
پنج سال پیش هر از گاهی سر و ککله یک نابغه درس نخوان دانشگاه شریف در تحریریه روزنامه آزاد پیدا می‌شد که هم بچه مذهبی بود و هم باحال. کورش علیانی از معدود کسانی بود که هنگام نوشتن فکر هم می‌کرد. مطلبی در مقابله با دیدگاه جنگ طلب نوشته که
باید خواند، به علاوه، مطلب زیر هم از اوست:

شنبه، 10 بهمن، 1383

عبارت attack-on-Iran را می‌دهم كه google news جست‌وجو كند. اين خبرها را رديف می‌كند:

ژنرال اسرائيلی گفت شايد ايالات متحد به ايران حمله كند. پروفاؤند پيجز (انگليس)

وزير دفاع اسرائيل هش‌دار داد ايران به توان هسته‌ای نزديك است. اينديپندنت

اسرائيل حمله به ايران را نامحتمل ندانست. سيدنی مرنينگ هرالد

بيم حمله‌ی ايالات متحد به ايران فزونی می‌گيرد. نيو ساينتيست

حمله‌ی ايالات متحد به ايران در سال 2007 ايج (استراليا)

بلر: ايالات متحد نقشه‌ای برای حمله به ايران ندارد. تايمز آو اينديا

جنگ در ايران پاچه‌ی اقتصاد جهانی را خواهد گرفت. ذس ايز لاندن

چنی از حمله‌ی اسرائيل به ايران سخن می‌گويد. سيدنی مرنينگ هرالد

روزنامه‌نگاران ايرانی-آمريكايی می‌گويند حمله به ايران تنها دمكراسی را خفه خواهد كرد. نيو كليفرنيا ميديا

اتحاديه‌ی اروپا تهديد ايالات متحد درباره‌ی حمله به ايران را بی‌اهميت شمرد. گلف ديلی نيوز

بريتانيا طرحی در مقابله با حمله به ايران تهيه می‌كند. خليج تايمز

چنی: لجام زدن به ايران راس سياهه‌ی كارهايی است كه می‌كنيم. سيدنی مرنينگ هرالد

بسا حمله‌ی ايالات متحد به ايران خطايی بزرگ باشد. گلف ديلی نيوز

ايالات متحد حمله به ايران را می‌سنجد. ميل اند گاردين آنلاين (آفريقای جنوبی)

وبلاگ‌ها را نگاه می‌كنم. مجيد زهری چهار مطلب نوشته است. در آمريکا و تحليل"گران" ما! با لحنی گزنده مخالفانش را مسخره كرده و فشرده گفته است:

آمريكا پتانسيل عظيمی دارد. آمريكا و كانون‌های قدرت منافعی بيش از نفت در خاورميانه دارند. جهان در حال تحول است. آمريكا و جمهوری اسلامی با هم كنار نخواهند آمد. مردم از حمله‌ی آمريكا خوش‌حال می‌شوند.

در نوشته‌ی بعديش مسيری که آمريکا در آن گام برمی‌دارد او ابتدا روشنفكران ايرانی را مسخره كرده در پايان بحثی دراز و آشفته پيش‌گويی می‌كند جهان راهی جز اين ندارد كه آمريكا جمهوری اسلامی را سرنگون كند. در پی‌نوشت‌های اين مطلب نيز با سوال و اشاره و صراحت می‌گويد هيچ كس توان ايستادگی در برابر آمريكا را ندارد و بهتر است با شعارهای احساسی خود را به دردسر نيندازيم. در پايان صحبتی هم از بحثی گسترده و رفراندوم می‌كند.

در احتمال حمله نظامی آمريکا؟ تندی او آشكارا فروكش كرده است و او می‌گويد معلوم نيست احتمال حمله‌ی آمريكا به ايران چه‌قدر باشد، اما هر چه باشد اين احتمال مهمی است. ظاهرا ديگر او خود نيز از «مسير گريزناپذير» آمريكا سخنی نمی‌گويد. در خرد يا غيرت؟! او خرد را در برابر غيرت می‌نهد و در پايان صحبتش می‌گويد «در معادله‌ی زندگی بشر امروزی، مقولاتی چون "غيرت" يا اصلاً کاربرد ندارد و يا در آخر صفِ "اولويت‌ها" و "تعيين‌کننده‌ها" ايستاده است.» ديگر هيچ نشانی از آن حرارت و تمسخر اوليه در او نيست. تنها هنوز می‌كوشد به خواننده‌هايش بقبولاند خرد حكم می‌كند بفهمند و با شاخ گاو درنيفتند و خودشان را درگير بلاهت‌هايی مثل «تبليغ فرهنگ شهادت و "غيرتی‌شدن" و ورم‌کردن رگ کردن» نكنند.

در پيامگير وبلاگ او نيز غوغايی است. هر كس نفس كشيده است پهلوانی بی نشان كه بهرام امضا می‌كند دمار از روزگارش درآورده است.

اما بيرون از وبلاگ مجيد زهری هم برای خود جايی است. مهدی جامی و ديگر مخالفان زهری كوشيدند نشان بدهند وضع آن گونه كه زهری می‌گويد تقديری و گريزناپذير نيست. ظاهرا در اين كار چندآن هم ناموفق نبودند. چرا كه ديديد لحن و موضع زهری در مطالب بعديش كاملا تغيير كرد.

جامی كه خود چند روز پيش از زهری بحث را آغاز كرده بود و در مطلب ما، آمريکا و اين لشکر روشنفکران گفته بود «با دست خود دشمن را دعوت نکنيم. راه جنگ را نرويم. حکم تجربه اين است» در پاسخ به زهری در مطلب حق تعيين سرنوشت مان را به آمريکا واگذار نکنيم نوشت «بوش... برای ما تنها يك دشمن است... اگر راضی به مذاكره شد يك بيگانه است... مطلوب اين است که وضعی پيش آيد که بدون پرداخت هزينه سنگين جنگ و کشتار و اشغال، مردم ما کمی آسوده تر و انسانی تر و مرفه تر زندگی کنند... فراموش نکنيم که يک نظام بد از نظر سياسی بسيار بهتر از يک نظام تحت اشغال و زير نظر اشغالگر است... به جای دعوت دشمن... ترجيح می‌دهم به همين نظام موجود فشار آورم...»

او در مطلب بعديش تغيير تدريجی بهترين نوع تغيير است نوشت «معنای تهديد هميشه حمله نيست گرچه شما هميشه بايد تهديد را جدی بگيريد... می خواهی آينده ايران رسيدن به امروز عراق باشد؟ ... حمله فرضی آمريکا دقيقا همين جنبش را نيمه کاره از ريشه جاکن می کند... بهترين نوع تغيير تغيير تدريجی است... به نظر اين دوستان جنگ و اشغال نظامی ...در دوره کامپيوتر با دوره چرتکه متفاوت است و هيچ ربطی به احساسات ملی پيدا نمی کند!... در باره آينده حمله آمريکا و بهشت پس از آن خيالبافی ...نکنيم... پامان را روی زمين محکم بگذاريم و واقعيت ها را ببينيم. خيالبافی بس است.»

داريوش ملكوت نيز در يک‌صدا عليه جنگ و دشمن تازه‌ی دموکراسی نوشت «آمدن آمريکايیان و نظاميان‌شان به ايران نه تنها مشکلی را حل نخواهد کرد بلکه مشکلات فعلی را صد چندان می‌کند و طرفه آن است که جوانان دل‌خون ما برای آمدن مشتی ديوانه دارند له له می‌زنند،‌ بس که کارد به استخوان‌شان رسيده است... آمريکايیان اگر بيايند، نان و حلوا به کسی نمی‌دهند... اين غائله، جان، مال، امنيت، آزادی و صلح تک تک ايرانی‌ها را به يغما خواهد برد، بدون هيچ ترديدی... کمينه کاری که می‌توان کرد اين است که ما که می‌توانيم بنويسيم،در وبلاگ‌های فارسی زبان برای ايرانيان بنويسيم که وعده‌های آزادی و انسانيت آمريکا، فريب و سراب است و افتادن از چاله به چاه. در وبلاگ‌های انگليسی زبان‌ هم بايد اين را نوشت تا افکار عمومی جهان و خود آمريکايی‌ها بدانند که رييس دولت‌شان در پی چيست... بگوييم، بنويسيم، آگاه باشيم و نگذاريم که هيچ کسی، چه از داخل باشد و چه از خارج، برای ارضاء شهوت قدرت و اطفاء مستی‌های فرعونی‌شان، امنيت، آسایش، آزادی و صلح من و شما را با شعله‌ورکردن جنگ بربايد... به هيچ نامی، به نام هيچ تقدسی، زير هيچ پرچمی جنگ نبايد بر پا شود، چه به نام خدا باشد، چه به نام دموکراسی و چه به نام بشر. به نام دل‌هاتان، به نام عشق‌هايی که می‌خواهد در گوشه‌ی خانه‌ی تک‌تک‌تان چراغ گرم‌اش روشن باشد، اسلحه‌ها را زمين بگذاريم و قلم برداريم.»

حميرا طاری نيز در آزادی با حضور آمریکا؟ نوشت «چرا این افراد از خود نمی پرسند که آیا آمریکا احمق است که آن همه نیرو و تجهیزات را به مرزها ببرد صرفا بخاطر خیر خواهی و انسان دوستی؟ کجا آمریکا می تواند دایه عزیزتر از مادر باشد؟ چرا عده ای صرفا بخاطر منافع خود اینطور کور و کر شده اند؟ چرا از مردم بدبخت و ستمدیده ایران مایه می گذارید برای رسیدن به آمال خود؟ چرا آنها قربانی بشوند؟ عکسها و فیلمهایی را که سربازان آمریکایی و انگلیسی از تجاوز و خشونت خود نسبت به سربازان عراقی و مردم عراق گرفتند را فراموش نکنید. این مصیبت و بدبختی در انتظار مردم ایران نیز هست... بیایید کمی جدی تر مسائل را بررسی کنیم بدور از خواهشها و خودخواهیهای خود.»

جز اين‌ها جهان‌گير در مارش بسوی آزادی، نيك‌آهنگ در آمریکا آمریکا، تو داری می‌آیی، علی معظمی در آن‌چه حد ندارد، حامد در سايه جنگ را دور کنيم، پيمان در دست روی دست بگذاریم؟، و شهلا در دو مطلب دریغ است ایران که ویران شود..... و جاوید باد ایران در هم‌اين مورد نوشته‌اند و موضعشان مخالف حمله‌ی آمريكا است.

عده‌ای هم دارند امضا جمع می‌كنند. اين و اين در مخالفت جنگ است. اين كار شورای ملی ايرانی آمريكايی را هم ببينيد. وقتش است كه هر كس تصميم خودش را بگيرد. مطمئنا نمی‌توان كار را به سرنوشت واگذار كرد.