یادداشت‌های نیک آهنگ
انتشار مطالب اين وبلاگ در کيهان و رسانه​های مشابه، حرام است
Tuesday, June 22, 2004
مطلب خانم صحرایی

"شلتر "یا همان سرپناهای زنان در تورونتو همه روزه میزبان عده ای از زنان ایرانی است که بر اثر خشونت خانگی و مشکلات خانوادگی با مردان خود ناگزیر به ترک خانه شده و یا از سوی همسرانشان بیرون رانده می شوند.

زنان جوان ایرانی گاه با کودکان و گاه به تنهایی در شلتر اسکان داده می شوند تا پس از مدتی زندکی مشترک دیگر زنان بی سرپناه به خانه ایی مستقل و مستقر در نقاط خاصی از شهر انتقال یابندو زندگی تازهای را تجربه نمایند.

"...شب اول در شلتر از یک طرف تجربه سختی است ؛ چون از خانه و فرزندت دور شدی و از جهتی هم نوعی آرامش موقتی است .همه چیز برات تازگی دارد ؛آدمهاش, اتاقهاش,...زنان معتادوالکلی و...همه جوره هستند."

اینها را سوسن .ع 26 ساله میگوید که 14 ماه بیشتر از اقامتش در تورنتو نمی گذرد.او که اکنون از حقوق ول فیر زندگی می گذراند و به تازگی از شلتر خارج شده است می گوید :"ما از ایران مشکل داشتیم.اینجا هم هر روز بحثمان می شد و گاهی هم شوهرم کتکم

می زد ولی من سعی می کردم چیزی نگویم.می گفتم بی کاری و فشار زندگی و... به او فشار می آورد.اما بار آخر طوری شد که داشت خفه ام می کردو من جیغ زدم و همسایه ها به پلیس خبر دادند و کار به پلیس کشید."

سوسن که پدر و مادر ش را در زلزله منجیل از دست داده و کسی را اینجا ندارد می گوید:"بعد از 8 سال زندگی مشترک شوهرم حاضر نشد هیچ قدمی بردارد تا از شلتر در آیم ."

***

خشونت هنوز معضلی بزرگ

سایه خشونت اینجا هم خانواده های ایرانی را دنبال می کند ,با این تفاوت که اینجا کار خیلی زود به پلیس و جریمه و زندان می کشد."...واقعا دردناک است که خانواده ها هنوز فرهنگ خشونت را با خود به اینجا می آورند

."

دکتر عباس آزادیان ,روانپزشک ایرانی مقیم تورنتو با عنوان این مطلب می گوید :"امروز 18 بیمار را ویزیت کردم که سه نفرشان به دلیل خشونت مرد خانواده و ضرب و شتم کارشان به پلیس کسیده بود و این نشان می دهد خشونت هنوز معضلی بزرگ است "

دکتر آزادیان بی اطلاعی خانواده ها و بخصوص مردان ایرانی از قوانین کانادا را یکی از عوامل تشدید کننده مشکلات میداند و می گوید:"اگر در ایران عرف و قانون و فرهنگ ما به مرد اجازه می دهد در خانه دست به خشونت بزند اینجا با او به شدت بر خورد می شود چرا که اعمال خشونت در خانواده عواقب سنگینی برای زن و بچه و خانواده دارد."

وی اضافه می کند:"در حقیقت خانواده ایرانی با ساختار سنتی خود وارد یک ساختار مدرن و سکولار می شود و این گذار ساختار سنتی خانواده را ویران می کند .در چنین شرایطی مردان به جای درک شرایط جدید گاه خرجی خانواده را قطع می کنند , از هر گوبه کمک به خانواده خودداری می کنند و دست به خشونت شدید میزنند."

آمار زنان کتک خورده ایرانی در تورنتو بالاست , آنقدر که سابقه بدی را در دادکاههای جنایی تورنتو برای مردان ایجاد کرده است.

الهام معاونی وکیل دادگاههای انتاریو در این زمینه می گوید:"بیشتر مراجعین من زنان هستند ,که یا کتک خوردند یا بچه هایشان را آنها گرفتند."

او می گوید:"از مرد ایرانی در دادگاهها سابقه خوبی نمی بینی .هر وقت با پرونده زنان کتک خورده در دادگاه مواجه می شویم و می فهمند طرف ایرانی است بلافاصله می گویند خوب مرد ایرانی است .عصبی است و دست بزن دارد."

آمار طلاق بالاست

اگرچه آمار رسمی در خصوص طلاق در خانواده های مهاجر به تفکیک ملیت در دست نیست , اما شواهد موجود حکایت از آن دارد که طلاق در خانواده های ایرانی مهاجر بالاست.

در حالی که میزان طلاق در کل کانادا حدود 35 درصد اعلام می شود , بسیاری از صاحبنظران شیوع این پدیده را در بین خانوارهای ایرانی به مراتب بالاتر می دانند.

شاید 50 تا 60 درصد.

که در قیاس با سایر ملتها بالاترین در صد به نظر می رسد.

دکتر آزادیان می گوید:"همه روزه عده ریادی بیمار افغان به من مراجعه می کنند , اما نکته جالب این است که درصد جدایی بین آنها فوق العاده پایین است."

وی می گوید :"گرچه همانطور که بالا بودن آمار طلاق الزاما مطلوب نیست , پایین بودن آن هم الراما مطلوب نباشد.چراکه در برخی موارد جدایی ضروری است."

عشق و علاقه مشترک بین طرفین و قدرت گفت و گو در خانواده ابزارهای مهمی به شمار می روند که خلا محسوس آن در بسیاری از خانواده های ایرانی به چشم می خورد.

دکتر آزادیان معتقد است :"اگر عشق نباشد خانواده معنا ندارد ,عشق است که نبودش یک خانواده را از هم می پاشاند.حالا باید دید در خانواده چقدر عشق و گفت و گو وجود دارد؟

گفت و گو در همه مسایل خیلی مهم است و برای مرد گفت و گو خیلی دشوار است ."

او می گوید :"جامعه ما جامعه گفت و گو نیست و ما انعکاس آن را در خانواده می بینیم .ما در اکثر خانواده ها شاهد یک دیکتاتوری هستیم.یک نفر باید به بقیه زور بگوید .اگر روزی بتوانم دمکراسی را در خانواده حاکم کنیم و قدرت تحمل دیگران را پیدا کنیم خیلی از مشکلات حل خواهد شد."

مهاجرت عامل جدایی نیست

عده ای بر این گمان اند که مهاجرت عامل اصلی جدایی خانواده های ایرانی است , در حالی که از نگاه تحلیل گران تنها وجود مسایل ریشه ای و کهنه از قبل می تواند طلاق را به عنوان راه آخر پیش رو زن و مرد قرار دهد.

تجربه نشان داده است که خانواده هایی که قبل از مهاجرت مشکلات کمتری در درون خود داشته اند پس از مهاجرت موفق تر بوده و گاه به هم نزدیک تر شده اند,اما در مواردی که زن و مرد با عشق و علاقه ضعیف و مشکلات زیاد دست مهاجرت می زنند , کار دشوار میشود و تحت تاثیر عوامل گوناگون از یکدیگر جدا می شوند.

و شاید وجود پدیده جدیدی به نام طلاق عاطفی در بخشی از خانواده های ایرانی است که اینجا بیشتر رخ می نماید و به طلاق فیزیکی پیوند می خورد.

در این زمینه معصومه تاتاری یکی از اعضای اداره خدمات و حمایت از خانواده های جنوب آسیا ....می گوید:"به هر حال بعد از مهاجرت آدم ها وارد دنیای تازه ای می شوند , ارزشها , فرهنگ ها , قواعدو...همه چیز جدید است . اما آنچه تجربه نشان داده خانواده هایی که از قبل مشکلات قدیمی نداشتند اینجا به هم نزدیک تر هم می شوند ولی اگر از قبل اختلاف داشته باشند مهاجرت آن اختلافات را عمیق تر می کند بخصوص وقتی زن ها متوجه می شوند که از حقوق بالایی در اینجا برخوردارند ."

او ادامه می دهد:"یک عده می گویند از قبل اختلاف داشتیم امیدوار بودیم اینجا وضع بهتر شود,عده ای هم می گویند اختلاف داشتیم آ مدیم اینجا چون قانون از ما حمایت می کرد."

وی یادآور می شود :"

الهام معاونی هم بر این عقیده است که مهاجرت به کاناداجدایی نمی آورد:"با آمدن به کانادا مشکلات موجود از قبل به دلیل آزادی و حقوق بالاتردر خانواده رو می شود."

در مواردی زنان چون فکر می کنند قانون از آنها حمایت می کندبا اولین تشر شوهرشان به پلیس زنگ می زنند و این کار را خیلی سخت می کند چون دیگر اگر به غلط کردن هم بیافتند فایده ندارد و دیگر پرونده دست پلیس افتاده ,مرد به زندان می افتد و دیگر خانواده به هم بر نمی گردنند,چون تفاوت فرهنگی وجود دارد.در خانواده ایرانی با این کار دیوارها فرو می ریزدو به جدایی ختم می شود."

در تشریح عوامل موثر بر طلاق خانواده های مهاجرمرتضی عبدالعلیان مترجم دادگاههای تورنتو معتقد است:"اینجا مشکلات مالی و پیدا کردن کار باعث می شود که در پاره ای موارد روابط خانوادگی صدمه ببیند .اکثریت قریب به اتفاق مهاجران را متخصصین تشکیل می دهند وکسانی که در پست های خوب قرار داشتند .اینها وقتی وارد کانادا می شوند باید برای همان پست تجربه کانادایی داشته باشند ,بنابراین ناچار می شوند اینجا به هر کاری تن بدهند ؛کارها ی سطح پایین است . در کارخانه ,رستوران,ساندویچی , راننده تاکسی و...که اکثرا در شیفت های شب هستند.

و در چنین مواردی به جای اینکه با منطق مشکلات را حل کنند با خشونت آن را بیشتر می کنند."

یکی از مسایل مهم تغییر موقعییت خانواده است.دکتر آزادیان می گوید:"امید اولیه همه مردان مهاجر این است که به عنوان یک متخصص در رشته خودشان کار پیدا کنند اما بعد از دو سال ناامید می شوند وشغل های پایین را می پذیرندو این یک سرخوردگی روحی و اجتماعی و حس حقارت ایجاد می کند.این حس به خانواده منتقل می شود و منجر به ایجاد تنش می شود ."

مهاجران بی اطلاع از قوانین

شک نیست که اختلاف میان قوانین کانادا و ایران عمیق است و زیاد.

قوانین حمایتی از زنان و کودکان و خانواده , اینجا ابراز خشونت وکتک و هتک حرمت دیگری را بر نمی تابد.

مرتضی عبدالعلیان آموزش قوانین را برای خانواده های مهاجر ضروری می داند:"این نکته جالبی است که خانواده های ایرانی از قوانین کانادا خیلی کم اطلاع دارند . و همین بی اطلاعی گاهی اوقات برای آنها دردسرساز می شود."

بعضی خانواده ها فکر می کنند هل دادن , سیلی زدن و گردن طرف را گرفتن و خفه کردن جرم خاصی نیست و دست به این کار می زنند .

الهام معاونی می گوید:"هر گونه توهین ,تهدید و خشونت فیزیکی نوعی اکشن جناعی به شمار می آید .در چنین مواردی با تلفن به پلیس کار به دادگاه می کشد.حتی در موارد تهدید کلامی به محض اطلاع به پلیس چون جریان بین زن و شوهر اتفاق افتاده بلا فاصله شخص را از خانه خارج می کنند و فرد خاطی را جریمه و بازداشت می کنند که باید با ضمانت کسی بیرون بیاید ."

عاملان خشونت در صورت تشخیص دادگاه روان درمانی می شوند. در صورتی که فرد عصبی و با مشکلات روحی تشخیص داده شد گاه تا 6 ماه برای درمان میرود و بعد در امور خدمات اجتماعی مثل خانه سالمندان ,کلیسا,مسجدو...باید کار کند."

تمامی کارشناسان متفق القول آموزش و لا اقل آشنایی با قواعد و حقوق فردی و خانوادگی را قبل و بعد از مهاجرت مهم می دانندواما جای خالی این مهم همچنان خانواده های مهاجر را با مشکلات بیشتر مواجه می کند.

در حالی که آموزش های این چنینی در میان مهاجران دیگز کشورها عمدتا بر عهده انجمن ها , مطبوعات و تشکلهای آنان است , در جامعه ایرانیان مقیم تورنتو این امر برون متولی باقی مانده است .دکتر آزادیان معتقد است:" متاسفانه ما در تورنتو شاهد تناقض های درونی در انجمن ها و تشکل ها یمان هستیم و همین باعث شده که انجمن قوی و فعال نداشته باشیم ."

او می گوید:" پزوهشی بر روی ایرانیان مقیم تورنتو انجام دادم که نشان می داد ایرانیان بعد از مصریان از نظر سواد بالاترین سطح راداشتند ولی از لحاظ درآمد هفتمین کشور از پایین بودند."

به گفته وی سالانه 5 هزار ایرانی وارد کانادا می شوند و جا دارد دولت بیشتر به آموزش بها دهد .زنی که مورد خشونت قرار می گیرد باید امکان مشاوره با افراد صالح را داشته باشدومردی که دست به روی زنش بلند می کند باید بداند نه فقط از نظر اخلاقی که از نظر قانونی هم مرتکب خلاف شده است."